روابط معنایی کلمات:
-هممعنایی (ترادف)کلمهای که معنایی مشابه، معادل یا یکسان با کلمهای دیگر دارد، مترادف آن است. برای مثال، کلمات وسیع و گسترده» با هم مترادفاند، اما گاهی پیش میآید که در شرایطی، از میان دو کلمة مترادف، معنای یکی مناسبتر از دیگری است؛ مانند: جملة سرزمین ما وسیع است» که در آن، کلمة وسیع» مناسبتر از گسترده» است.
گاهی نیز اتفاق میافتد که دو کلمه تنها در شرایط خاص مترادفاند؛ مانند: واژههای کنه و سمج».
تضاد معنایی (واژههای متضاد)واژهای که معنایش مخالف معنای واژة دیگر است؛ برای مثال: کوچک با بزرگ و زن با مرد» متضادند. گاهی براساس اینکه آیا بین این دو زوجِ متضاد درجهبندی وجود دارد یا نه، تمایز قائل میشوند.
شخصی که زن نیست، حتماً مرد است اما، چیزی که کوچک» نیست، ممکن است بزرگ» هم نباشد بلکه بین این دو اندازة دیگری وجود داشته باشد. کوچک و بزرگ» را زوج درجهبندی پذیر ینامند. برخی از زبانشناسان اصطلاح متضاد را فقط برای زوجهای درجهبندی ناپذیر بهکار میبرند.
صورت منفی درجهبندی پذیر» وماً معنای متضاد ندارد؛ برای مثال، داغ نبودن» وماً به معنای سرد بودن» نیست.
هرگاه معنای دو واژه دقیقاً عکس یکدیگر باشد، رابطة بین آن دو تضاد است: شب و روز، غم و شادی، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، روشن و تاریک. گاهی بین دو واژه رابطة تناقض برقرار است (تناقض معنایی) و فقط یکی از آن دو میتواند معنای موجود داشته باشد: هستی و نیستی.
2-تناسب (مراعات نظیر)معنای متداعیکنندة یک کلمه عبارت است از مجموعه معناهایی که یک شخص موقع شنیدن آن کلمه به ذهنش میرسد؛ بخشی از معنای یک کلمه یا عبارت که آن را به پدیدههای دنیای واقعی، خیالی یا مکانی و. مربوط میسازد. برای مثال، معنای پرنده» عبارت است از یک موجود دو پا، بالدار، تخمگذار، خونگرم و منقاردار. ارتباط و تداعی معمولاً بین دو چیز حاصل میآید؛ برای مثال:
الف) وقتی کسی واژة میز» را میشنود، ممکن است واژة صندلی» به ذهنش متبادر شود؛ چون صندلی همواره نزدیک میز است. این نوع از تداعی را تداعی از راه مجاورت مینامند.
ب) هرگاه کسی واژة شاد» را بشنود، ممکن است به یاد واژة غمگین» بیفتد؛ چون دارای معنای متضاد با آن است. این عمل را تداعی از راه تضاد مینامند.
پ) هرگاه کسی واژة مبل» را بشنود، ممکن است به یاد واژة صندلی» بیفتد؛ زیرا معنایی شبیه به آن دارد. این عمل را تداعی از راه مشابهت مینامند.
پس، تناسب آوردن واژههایی از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند. این تناسب و رابطه میتواند از نظر جنس، نوع، مکان، زمان، همراهی و. باشد؛ مثل:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو حافظ»
3-تضمّن یا شمول معنایی (همپوشی)رابطة بین دو واژه که در آن معنای یکی از واژهها معنای واژة دیگر را در برمیگیرد؛ برای مثال؛ واژههای حیوان و سگ» اینگونه به هم مربوط میشوند که سگ» به نوعی از حیوان» دلالت دارد و حیوان یک اصطلاح عمومی است که سگ» و دیگر حیوانات را در برمیگیرد. در این مثال، سگ» را معنا شمول» و اصطلاح عمومی حیوان» را مافوق» مینامند. اصطلاح مافوق» میتواند معناشمولهای زیادی داشته باشد.
معنای کلمات را میتوان به صورت ترکیب مشخصهها یا مؤلفههای معنایی توصیف کرد. برای نمونه، مؤلفههای + مرد» و + بزرگ» جزئی از معنای پدر»ند؛ هرچند مؤلفههای دیگری را نیز باید به آنها اضافه کرد.
گاهی بعضی از واژگان تنها در یک یا دو مؤلفه اختلاف و در دیگر مؤلفهها اشتراک دارند.
وقتی معنای یک واژه، معنای واژههای دیگر را نیز دربرگیرد، رابطة آنها را شمول یا تضمّن معنایی مینامند. شمول به این معناست که اگر چیزی سرو» باشد، وماً درخت هم هست؛ یعنی، کلمة سرو» مفهوم واژة درخت را نیز دربردارد (تضمن). دریافت این رابطه با توجه به نمودار زیر آسانتر میشود.
1-لحن و انواع آن(درس 2 فارسی دوازدهم)
2-زاویه دید (درس 5 و 16 فارسی دهم)
4-انواع فعل (درس 18 یازدهم و درس 11 دوازدهم)
5-فعل معلوم و فعل مجهول: (درس یازدهم)
6-نقش دستوری واژه ها در جمله (درس 17 فارسی دهم و درس8 یازدهم و درس 11 یازدهم و درس2 دوازدهم و درس3
7-روابط معنایی کلمات(درس 17 فارسی دهم و درس 5 یازدهم و درس 10 یازدهم و درس 16)
معنای ,معنایی ,واژة ,یک ,گاهی ,متضاد ,ممکن است ,برای مثال، ,بین دو ,را تداعی ,تداعی از ,روابط معنایی کلمات
درباره این سایت